|
شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 23:29 :: نويسنده : زهرا
سلام رامینم.. تب دارم حالم خوش نیس... کم حوصله شدم.نمیدونم ک این پست رو اصن میخونی یا نه فقط بخاطر همه دلتنگی ها معذرت میخوام ب خطر تب نیس ک ناخوشم بغض داره خفم میکنه نفس کم میارم؛چیز زیادی نمیخوام بیا وو نفسم شو تورو میخوام.................................... راااااامییییین... این فاصله ها که ب قول تو نمیزارن پس چرا ادامه میدیم خسته نشدم فقط نگرانم.روز ب روز نگرانیهام و دلتنگی هام فراموش ک نمیشه هیچ... بیشترو بیشترم میشه.... تو تنها کسی هستی ک معنی نگاه های منو فهمیدی.دوباره عاشقم کردی با این تفاوت ک اینبار طعم عشق واقعی رو چشیدم من واسه این زندگی ساخته نشدم اونقدر با این دنیا راه اومدم ک دیگه مجالی واسه قدم زدن توی خلوتگاه خودمو ندارم... من دنبال یه یاور واسه تنهاییام بودم.اشتباه میکردم بجای پیدا کردن یاوری واسه تنهایی باید تنهاییمو باور کنم.... عشقت داره زمین گیرم میکنه... کجایی پس؟؟ دق کردم این گوشه ی خرابه تف ب این روزگار..... نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |